تاریخچه Stutz، Stop and Go Fast (قسمت چهاردهم)
[ad_1]
امروز در نقطه ای از تغییر قابل توجه در مجموعه مدل های این شرکت، به پوشش خود از شرکت استوتز موتور که دوباره متولد شده و به نئوکلاسیک متمرکز شده است، باز می گردیم. “پرتفولیو” ممکن است کمی سخاوتمندانه باشد، اما برای چند سال این شرکت انجام داد تولید تعداد انگشت شماری از مدل های مختلف
از آنجایی که Stutz در سال 1970 مجدداً عرضه شد، پیشنهاد اصلی آن کوپه Blackhawk بود، هم در پایه اصلی جایزه بزرگ پونتیاک 1969 و هم در پایه پونتیاک بونویل با بدنه B کوچک. اما جیمز اودانل، مدیرعامل استوتز همیشه خواهان یک کانورتیبل واقعی در خط تولید استاتز بود. این آرزو سرانجام با Bearcat II محقق شد.
O’Donnell ابتدا یک کانورتیبل در نمونه اولیه d’Italia کنسل شده را آزمایش کرد و سپس با معرفی Bearcat کانورتیبل 1979 خودروی مشابهی را به واقعیت تبدیل کرد. مانند Blackhawk معاصر، Bearcat جدید دقیقاً برای یک سال بر اساس جایزه بزرگ قدیمی ساخته شد. سپس مانند برادر و برادر کوپه خود به یک Bonneville با بدنه B تبدیل شد.
Bearcat که یک کانورتیبل واقعی نبود، به مقررات واژگونی ایالات متحده تسلیم شد و یک نوار تارگا ثابت داشت. این یک خودروی تولیدی بسیار گران قیمت و بسیار محدود بود و امروزه یافتن فیلم یا عکس های قابل استفاده از Bearcat B-body دشوار است. اما تقریباً تا سال 1986 در قالب اصلی خود زندگی کرد، زمانی که هر دو تولید Blackhawk و Bearcat به هیچی تبدیل شدند.
همانطور که در آخرین ورودی خود متوجه شدیم، در سال 1987 Bearcat به سکوی F-body پرش کرد و حتی بیشتر کوچک شد و به لوکس ترین Pontiac Firebird ساخته شده تبدیل شد. یک کانورتیبل واقعی استوتز، رویای برهنه اُدانل سرانجام در Bearcat II محقق شد. اما این به معنای مسیر جدیدی برای چیزی بود که اکنون تنها پیشنهاد شرکت بود.
و جهت بود کارایی. در اواسط دهه هشتاد، بخش کوپه لوکس شخصی رو به کاهش بود. V8 بلوک بزرگ متعلق به گذشته بود و سبک نئوکلاسیک نیز در راه بود. مشتریان Stutz از سال 1970 تا 1975 که در هالیوود زندگی میکردند و برای سفارش یک بلکهاوک بسیار گرانقیمت صف میکشیدند، به سراغ فلزات اروپایی رفتهاند یا مرده بودند.
Bearcat II از سبک بدنه B Blackhawk و Bearcat تا جایی که میتوانست با توجه به کوچکسازی، الزامات مقرراتی و این واقعیت که یک کانورتیبل بود و نه یک تارگا، پیروی کرد. در قسمت جلو، اسکونوز کرومی مغرور Stutz تقریباً همانطور که قبلاً به عنوان اکستنشن کاپوت ظاهر میشد، خودنمایی میکرد. در کنار آن، چراغهای جلو و چراغهای رانندگی چهارگانه ایستاده بودند. آنها به عنوان یکی از قابل توجه ترین ویژگی های Stutz و شبیه ترین جنبه Exner از ماشین باقی ماندند.
با توجه به قرارگیری لنزهای نشانگر، به نظر می رسد استوتز سپر قدیمی Bearcat با بدنه B را روی Bearcat II حمل کرده است. در برنامه جدید اسپورت خود، نیمی از تزئینات کرومی خود را از دست داد و بیشتر مشکی بود. همچنین یک کلاه بلندتر در گوشه داشت که به دور گلگیر جلو و به سمت چرخ می پیچید.
برآمدگی Bearcat II با توجه به فاصله محوری کوتاه تر خودرو و این واقعیت که برآمدگی های یک Firebird قابل توجه نبود، نسبت به مدل قبلی خود قابل توجه تر بود. به طور معمول به اندازه آنهایی که در یک Bonneville با محرک عقب هستند. برای اولین بار در یک کوپه Stutz، لنز نشانگر گلگیر به سپر منتقل شد.
در جلوی جلوپنجره، حلقههای کرومی دوتایی که دو بخش سپر را به هم متصل میکردند، به یک میله منفرد زاویهدارتر تبدیل شدند. در وسط جلوپنجره، شکاف عمودی کرومی شده قبلی اغلب در Bearcat II طلایی بود.
در واقع طلا یک تم بیرونی جدید برای II بود: این رنگ در مرکز و بند چرخهای چرخهایی که اکنون یک طرح توری همرنگ با رنگ (یا گاهی اوقات طلایی) بودند ظاهر میشد. تماشاگران فوراً آنها را به عنوان یک چرخ Firebird Trans Am رنگ شده می بینند، اما سیم های واقعی Bearcat قدیمی آن را در یک کوپه اسپرت در سال 1987 قطع نمی کردند.
نوار تزئینی کرومی در امتداد بدنه دقیقاً از همان جایی که در Bearcat قدیمی شروع شده بود، درست در کنار جلوپنجره شروع شد. راه خود را در اطراف کاپوت باز کرد و سایبان های چراغ رانندگی را که گلگیر را تشکیل می داد دنبال کرد. سپس به سمت پایین بدن جاری شد. در یک بازنگری به طراحی Blackhawk 1970، نوار تزئینی بالای یک خط شخصیت برجسته قرار داشت (به یاد بیاورید که نسخه B بدنه صاف بود).
در چرخ عقب، خط به سمت بالا در اطراف لاستیک حرکت می کرد و همچنان به عنوان یک امتداد از بدنه وجود داشت. پس از آن به قسمت پشتی جدیدی رسید که ملغمه ای از نسل اول و دوم بلک هاوک بود. شش لامپ ترمز دایره ای و نشانگر از بلک هاوک دومی منتقل شدند، اما لاستیک زاپاس به حالت نمای خود بازگشت و مانند طرح اصلی Exner از پشت خودرو بیرون زد.
همه اینها در مقیاس کوچکتر بودند، زیرا بدنه F باریکتر از بدنه B بود و نیاز به برش کمتری برای تایر کوچکتر داشت. علاوه بر این، مقررات، CHMSL را ملزم میکرد که در جایی که GM آن را گذاشته است، باقی بماند. استوتز با ایجاد یک برآمدگی در بالای قسمت تنه، به نوعی مانند یک پله ایوان، از این موضوع عبور کرد. این برجستگی پس از ذخیره شدن در روکش چرمی تونیو روی آن محو شد و یک شکل گوه ای در پشت سر مسافران ایجاد کرد.
سپرهای عقب تصویر آینه ای از سپرهای جلو بودند که به اشتراک گذاری قطعات کمک می کرد. سایر عناصر تریم شامل آینههای جانبی رسمیتر و مستقلتر از کادیلاک فلیتوود با بدنه C و نوار کرومی ضخیم در امتداد لبه پایینی درب بود. نوار کروم فقط برای اهداف سبک بود و به اندازه اگزوزهای جانبی کرومی قابل استفاده بود. اگزوزهای گفته شده در Bearcat II با رنگ قرمز پوشیده شده بودند واقعا نشان دهند که چقدر بیهوده بودند
در داخل، F-body Bearcat II به اندازه Bearcat و Blackhawk قدیمی B-body از ریشه های خود فاصله نداشت. برای اولین بار، Stutz ویرایش کنسول مرکزی دهه هفتاد خود را کنار گذاشت و به سراغ رویکرد Coat Everything in Wood and Leather رفت. اولین قدم، ضخیم کردن چوب بود که جایگزین پلاستیک GM ارزان Firebird شد. تریم چوب واقعی بود و به نظر می رسید که یک گردوی تیره باشد. در مرکز دایره خطی طلایی بود که روی آن نوشته شده بود «Stutz Blackhawk II»، اما دیگر یک صفحه مالکیت حکاکی شده روی درب جعبه دستکش وجود نداشت.
Stutz ظاهر پلکانی داشبورد Firebird را حذف کرد و سطح صافی را برای II ایجاد کرد، با یک تکه چوب پیوسته که در داخل کابین می چرخید. دریچهها به جای مربعهای روی پونتیاک دایرهای بودند و حلقههای طلایی داشتند. گیج ها به رنگ طلای سفید پشتیبان بودند اما در غیر این صورت سنج های پونتیاک بودند.
همین امر در مورد تهویه مطبوع و استریو نیز صدق میکند، که کرایه استاندارد GM با صفحات طلایی روشن جدید روی آنها بود. تزئینات چوبی روی پشته مرکزی و اطراف کنسول مرکزی ادامه یافت. خود کنسول با چرم ظریفی تزئین شده بود که به سمت بالا و در اطراف محیط داشبورد کشیده شده بود. آن ویرایش ها انجام داد تفاوت ایجاد کنید، زیرا فضای داخلی Firebird در سال 1987 آنقدرها هم داغ نبود. صفحات چوبی ضخیم در بالای درها تعبیه شده بود و پانل های درها با چرم بسیار روکش پوشیده شده بودند.
روچینگ روی صندلیهای چرمی ادامه پیدا کرد، اما زیاد نبود. وقتی صحبت از صندلی شد، Bearcat II بعد از OG در اوایل دهه 1900 Bearcat گرفت و دو سرنشینه بود. قسمت پشت صندلی های جلو با چرم همرنگ با بقیه قسمت های داخلی پوشانده شده بود. نه فقط یک قفسه بسته، استوتز دو کشو بیرونکش برای ذخیرهسازی اضافه کرد. در قسمت قفسه، دو تکه چمدان سفارشی روی یک چرم ریز دانه قرار داشت.
صندوق عقب Bearcat II بهطور استثنایی مفید نبود، زیرا استوتز فضای بار کوچک یک Firebird را گرفت، درب صندوق عقب را اضافه کرد و سپس بیشتر فضا را برای تایر یدکی که به شکل پر زرق و برقی نصب شده بود، استفاده کرد. فضای محدودی که باقی مانده بود با فرش ضخیم شگ پوشیده شده بود که به جای فضای داخلی با نمای بیرونی خودرو همخوانی داشت.
بنابراین آیا کانورتیبلی که در نهایت ساخته شد، ثروت شرکت را تغییر داد؟ نه. همانطور که Bearcat II وارد تولید شد، بقیه امپراتوری Stutz در حال کاهش شدید بود. و تا زمانی که به فروش رسید، شرکت صاحب جدید و سبد محصولات یک وسیله نقلیه داشت. دفعه بعد بیشتر در مورد آن
[Images: Stutz, YouTube]
یک خودی TTAC شوید. جدیدترین ها را دریافت کنید اخبار، ویژگی ها، موارد TTAC و هر چیز دیگری که ابتدا با عضویت در ما به حقیقت در مورد اتومبیل ها می رسد. خبرنامه.
مربوط
[ad_2]
Source link