وسایل نقلیه الکتریکی

تاریخچه Stutz، Stop and Go Fast (قسمت یازدهم)

ما پوشش خود را از Stutz امروز از سر می گیریم و در اواسط دهه هفتاد شروع می کنیم. با توجه به اینکه بلک هاوک لوکس شخصی این برند دوباره متولد شده است که افراد ثروتمند و مشهور را از سراسر کشور جذب می کند، استوتز هر چند سال یکبار از طریق ویرایش های بصری، خودرو را تازه نگه دارد. علاوه بر جذابیت بازاریابی یک بلک هاوک “نسل” جدید، مدیریت همچنین توانست هزینه ها را کاهش دهد: شیشه های جلوی تقسیم شده یک تکه شدند و درهای سفارشی با درهای جایزه بزرگ پونتیاک جایگزین شدند.

در تمام مدت، قیمت Blackhawk به افزایش ادامه داد و تا پایان دهه اول آن دو برابر شد. بود تا کنون گران ترین خودروی آمریکایی در فروش ما خود را در سال 1977 می یابیم، زیرا استوتز به ویرایش های Blackhawk پس از حذف نسخه تبدیل شدنی یکباره به نام d’Italia ادامه داد.

Blackhawk در سال 1977 وارد نسل پنجم خود شد. با اصلاحات بصری جزئی، Blackhawk سه سال قبل از اینکه به طور عمده بازسازی شود، شاهد سه مدل دیگر بود. ارزش توجه دارد، به دلیل جالب هست همانطور که خودروهای Stutz برچسب گذاری شدند، Stutz از اوایل سال 1975 شروع به اضافه کردن نشان های “VI” در Blackhawk کرد. این نشان ها تا سال 1979 باقی ماندند.

نشان‌های ذکر شده روی پانل در کنار فیلمنامه طلایی Blackhawk قرار داشت و یکی از تنها راه‌هایی بود که بلک هاوک دوم را از نسخه‌های قبلی خود متمایز می‌کرد. سایر مواد داخلی فقط به طور مبهم تغییر کردند، با مواردی مانند اهرم تعویض به روز و کنترل آب و هوای دو منطقه ای کادیلاک که نسبت به نمونه های قبلی مدرن شده است.

در بیرون، یک نشان کوچک VI در جلوپنجره ظاهر شد، اگرچه از هر فاصله ای فقط شبیه یک مربع به نظر می رسید. طراحی چرخ سیم کارخانه کمی تغییر کرد و به جای سیم‌های فلاش زودتر، از یک ظاهر طراحی عمیق ظروف استفاده کرد. تغییرات جزئی و ترکیبی در سال‌های مدل پس از حدود 1973 بود، بنابراین تشخیص سال‌ها بدون بررسی دقیق دشوار است.

همانطور که دفعه قبل ذکر شد، به نظر می رسد Blackhawk با هر تریم موجود در کارگاه های تورین، ایتالیا در آن هفته مونتاژ شده است. اگر با «نسل جدید» فعلی بلک هاوک مطابقت داشت، توجه چندانی نمی شد.

یکی از تغییرات قابل توجه برای سال 1977، ترکیب موتورهای کاملاً اصلاح شده بود، زیرا مقررات آلایندگی اواخر دهه هفتاد اسب بخار را خفه کرد و به آرامی موتور V8 بلوک بزرگ را از بین برد. موتور پایه بلک هاوک در سال 77، ویندزور V8 302 اینچ مکعبی (4.9 لیتری) فورد بود که از سال 1966 تا 2001 در محصولاتی مانند فورد تورینو و اکسپلورر استفاده شد. موتور بعدی پونتیاک 350 V8 (5.7 لیتر) بود که از جایزه بزرگ معاصر خارج شد. فورد یک 351 ویندزور (5.8 لیتر) را نیز به استوتز ارائه کرد که نباید با فورد 351 کلیولند V8 اشتباه گرفته شود.

تا 400 اینچ مکعب، Blackhawk را می‌توان با Pontiac T/A 6.6 از Trans Am داشت. دو موتور 400 پلاس دیگر در سال 1977 به خط تولید ملحق شدند، 425 کادیلاک V8 (7.0 لیتر) از سدان های بزرگتر و موتور عظیم 460 V8 (7.5 لیتر) فورد که در ون های سری E بین سال های 1975 و 1996 استفاده می شد.

در آن زمان Blackhawk کاملاً ترکیبی بود: پلتفرم اواخر دهه شصت، مواد داخلی دهه شصت و هفتاد از جنرال موتورز، و موتورهای دوران Malaise. اما به زودی تمام می شد. کوپه‌های لوکس شخصی (و بطور کلی خودروهای آمریکای شمالی) بین سال‌های 1977 و 1980 کاهش بزرگی را تجربه کردند و استوتز دیگر نتوانست بلک هاوک را با بدنه G 1969 تولید کند.

همانطور که آخرین بار ذکر شد، استوتز از طراح مشهور پائولو مارتین برای طراحی یک بلک هاوک جدید و کمی مدرن تر در سال 1976 استفاده کرد. به طور کلی دارای برآمدگی های کمتر و نسبت های مرتب تر و راست تر بود. این شرکت به آن طرح‌ها ادامه داد و به خوبی می‌دانست که پایان Blackhawk اصلی نزدیک است. آخرین حرکت G-body آن در سال 1979 بود، اما نه قبل از اینکه Stutz تصمیم گیج کننده ای برای معرفی یک مدل جدید بر روی یک پلت فرم مرده گرفت.

درست است، ایده تبدیل پذیر در Stutz پس از لغو بازی شکست خورده d’Italia همچنان ادامه داشت. زمانی که رودستر بدون سقف به ایول نایول فروخته شد، کار در پس‌زمینه ادامه یافت. مقررات ایمنی جدید می‌گوید کانورتیبل‌ها باید رول بار داشته باشند و موسس شرکت جیمز اودانل نیز چنین بود اصرار دارد که طراحان Stutz آن را انجام می دهند.

بنابراین در سال 1979، ماشین دوم به خط تولید Stutz اضافه شد، Bearcat. این یک احیای نام خودروی اسپرت از زندگی اول این شرکت بود. پس از سال 1933، در طول سال های موتور DV-32 درست قبل از اولین ورشکستگی شرکت، هیچ کس یک Bearcat جدید خریداری نکرد.

در اصل، Bearcat کشور ایتالیا بود، اما ویرایش شد تا با مقررات جابجایی مطابقت داشته باشد. و اگرچه مدلی مجزا برای بلک هاوک در نظر گرفته می شد، اما دقیقاً همان بدنه را به جز سقف می پوشید. همانطور که در تنها عکس روابط عمومی از Bearcat 1979 موجود در اینترنت نشان داده شده است، سقف Blackhawk با یک نوار نازک تارگا، که در بوم پیچیده شده و با خط Bearcat مزین شده بود، جایگزین شد. بقیه سقف در پشت صندلی‌های عقب جمع می‌شد و از طریق یک تونوی گیره‌دار پوشانده می‌شد.

اطلاعات بیشتری در مورد تعداد Bearcats در سال 1979 وجود ندارد، اما پیشنهاد می‌شود که در آن سال درخواستی مانند d’Italia، 100,000 دلار (423,292 دلار) بود. بدون شک تنها تعداد انگشت شماری تولید شد، زیرا Stutz آماده انتقال نان و کره دو درب خود به یک پلت فرم جدید بود. زمان برای یک نوار کناری در پونتیاک است.

کاهش سایز در اواخر دهه هفتاد به جایزه بزرگ ضربه زد، زیرا کوپه لوکس شخصی در سال 1978 به پلتفرم بدنه A کوچکتر رفت. این پلت فرم بعداً برای سال 1982 به G (دوباره) تغییر نام داد، زیرا جنرال موتورز از گیج کردن مردم با پلت فرم های خود لذت می برد. . فاصله بین دو محور 108 اینچی جدید در گرندپری 1978 بسیار متفاوت از 118 اینچی استوتز بود که به آن عادت کرده بود.

بنابراین استوتز مجبور شد اندازه خود را افزایش دهد و با بدنه B همراه شود. از سال 1980 Blackhawk بر اساس Pontiac Bonneville ساخته شد. بونویل در سال 1977 وارد ششمین نسل خود شد، زیرا جنرال موتورز تلاش‌های موفقیت آمیز خود را برای کوچک کردن اندازه کامل آغاز کرد. Bonneville با بدنه B دارای فاصله بین دو محور 116 اینچی بود که فاصله چندانی با شاسی بلند جایزه بزرگی که صنعتگران در ایتالیا از سال 1971 استفاده می کردند، نداشت.

Blackhawk مجبور شد در ظاهر جدید خود کمی کوتاهتر شود، زیرا بدنه تقریباً 228 اینچی جای خود را به چیزی نزدیکتر به Bonneville 214 اینچی داده است. در سال 1977، Bonneville دارای عرض کلی 76.4 اینچ بود. هیچ اندازه گیری پست شده ای برای بلک هاوک 1980 وجود ندارد، بنابراین برای یک ایده کلی باید به ابعاد Bonneville در اینجا تکیه کنیم. پلتفرم بدنه B به عنوان یک پایه مناسب برای G متوفی از گرندپری عمل کرد.

Blackhawk با پلتفرم جدید خود مجبور شد کمی رسمی تر شود. فقط باید گرندپری اواخر دهه شصت را در کنار یک Bonneville دو در 1977 در نظر گرفت تا دلیل آن را ببیند. Bonneville عمودی، مربعی شکل بود و خیلی بیشتر یک سدان دو در بود تا یک فست بک یا هاردتاپ اسپرت تر و آرام. شیشه در همه جهات صاف تر بود و سقف به شدت به سمت صندوق عقب برید.

مردم در استوتز فقط با این نقطه شروع می‌توانستند کارهای زیادی انجام دهند. Blackhawk تا جایی که می توانست شکوه سابق خود را حفظ کرد، اما تغییراتی که توسط یک پلت فرم مدرن بر آن تحمیل شد، آشکار بود. ویرجیل اکسنر مدت‌ها قبل (در سال 1973) درگذشت، بنابراین هیچ راهنمایی از ایده‌پرداز کوپه نیز وجود نداشت. دفعه بعد به آنجا خواهیم رفت و استایل، فضای داخلی و مکانیک Blackhawk جدید را بررسی خواهیم کرد.

[Images: Stutz, YouTube, GM]

یک خودی TTAC شوید. با عضویت در ما، آخرین اخبار، ویژگی‌ها، موارد TTAC و هر چیز دیگری را که به حقیقت در مورد خودروها می‌رسد، دریافت کنید. خبرنامه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *