وسایل نقلیه الکتریکی

تاریخچه Stutz، Stop and Go Fast (قسمت دوازدهم)

در آخرین مدخلمان در حماسه Stutz، چند سال آخر Blackhawk را پوشش دادیم که در سال 1971 سرچشمه گرفت. از طریق تغییرات مختلف تریم و به روز رسانی های جزئی، سال 71 تا پایان مدل 1979 زندگی کرد. آن سال آخر نیز به کانورتیبل تارگای Bearcat بسیار کمیاب تبدیل شد. اما بادهای تغییر در حال وزیدن بودند: کوچک سازی دیترویت قبلاً به خوبی در حال انجام بود و استوتز از پلتفرم های جایزه بزرگ پونتیاک 1969 استفاده نمی کرد. بلک هاوک فوق العاده گران قیمت تقریباً 350 نمونه در نسل اول خود فروخت.

به دلیل کوچک شدن بازار داخلی، گرندپری G-body معاصر در سال 1980 به اندازه کافی برای اهداف بلک هاوک بزرگ نبود. در عوض، Stutz به پلت فرم B-body، و به طور خاص نوع دو در Pontiac Bonneville روی آورد. و اگرچه به عنوان یک کوپه توسط جنرال موتورز به بازار عرضه شد، خط سقف آنقدر رسمی بود که نویسنده شما آن را به عنوان یک سدان دو در. در هر صورت، نقاط سخت جدید Bonneville به معنای تغییرات بصری قابل توجهی در کوپه Blackhawk 1980 بود.

توجه: تصاویر نشان داده شده در این مقاله مربوط به یک بلک هاوک از سال 1982 است که بازبینی برخی از اصلاحات در مورد تله‌های منحصربفرد مدل 1980 است.

Stutz قصد داشت در دومی ظاهر اولین بلک هاوک را بازسازی کند، البته با نسبت های کوچکتر. ظاهرها به وضوح بر اساس طرح‌هایی بود که این شرکت در سال 1976 از پائولو مارتین سفارش داد و سپس به‌گونه‌ای تغییر یافت که با پلتفرم Bonneville که در زمان تکمیل نقشه‌ها وجود نداشت، تغییر یافت. تلاش‌هایی که استوتز روی دومین بلک هاوک انجام داد، بیشتر از یک این را آب کنید طبیعت، و این خودرو در سال 1971 بسیار بی‌تفاوتی را از دست داد.

دماغه کرومی بلک هاوک هنوز هم با افتخار جلوی بلک هاوک می نشیند و پیشتاز است، اما به اندازه قبل کشیده نشده بود. گلگیرها به شکل سایبان روی لامپ های رانندگی ایستاده نیز کشیده شده بودند، اما به اندازه قبل نوک تیز یا کشیده نبودند. غرور و شادی Exner – چراغ‌هایی که مستقل از قسمت جلویی روی ساقه‌ها قرار داشتند – دست نخورده باقی ماندند.

و اگرچه لامپ‌های منحصربه‌فرد تا حد زیادی بدون تغییر باقی ماندند، سپر کرومی زیر آن‌ها به خوبی عمل نکرد. طراحی اولیه سپر با پیچ و مهره با یک نسخه مربع تر جایگزین شد. سپر دیگر یک قطعه سفارشی نیست، سپر فقط اصلاح مختصری از آن در Bonneville بود: قطعات گوشه‌ای متفاوتی نسبت به خودروی اهداکننده داشت و آنها دور گلگیر پیچیده‌تر بودند. ساده ترین راه برای اینکه در یک نگاه متوجه شوید که Blackhawk پیش روی شما نسخه اول است یا دوم این است که لنزهای نشانگر گردش در سپر را بررسی کنید. این یک ویژگی نسل دوم است، و آنها درست از Bonneville هستند.

کاپوت گردتر بود و بدون برآمدگی قوی قدرت مدل قبلی بود. به سمت یک ستون A عمودی تر، که شیشه جلو و شیشه در از Bonneville را در خود جای داده بود، سرازیر شد. درها نیز مستقیماً جابجا می‌شدند، اگرچه Stutz به جای سگک GM که ظاهری ساده داشت، دستگیره در بیرونی لولایی عقب خود را اضافه کرد. ساخت دستگیره درب مخصوص تنها از سال 1980 تا 1981 پرهزینه بود، زیرا دستگیره درب Bonneville در سال 1982 ظاهر شد.

ستون B ضخیم بلک هاوک قدیمی در انتقال به بدنه B حتی ضخیم تر شد، زیرا تیم در استوتز باید خط سقف Bonneville را حفظ می کرد. مطمئناً یک نقطه کور بزرگ در رانندگی روزمره نیز ایجاد می کند. نقطه کور گفته شده از طریق یک شیشه عقب منقبض شده گسترش یافته است: فولاد ستون B به عقب پیچیده شده است و در مقایسه با Bonneville حدود یک سوم کل سطح شیشه را قطع می کند. در سمت پایین کوپه، گلگیرهای برجسته و برجسته زمانی محدود و صاف شده بودند. خط کاراکتر فراگیر پایین کناره همچنان با کروم مشخص شده بود، اما ضعیف تر از قبل. برجستگی محکمی که زیر قسمت هایلایت کرومی روی بدنه جریان داشت از بین رفته بود.

ضعف گلگیر بیشتر در قسمت عقب مشهود بود، جایی که نوار تریم روی چرخ عقب قوس می‌داد و تأثیر کمی داشت. هیچ فلزی برای چسبیدن نداشت. قسمت عقب بسیار ساده تر از قبل به نظر می رسید، اگرچه به همان طرح اولیه اکسنر ادامه می داد. گلگیرهای عقب به یک انحنای صاف ختم می‌شدند و فاقد برآمدگی‌های کشیده برجسته بلک هاوک قدیمی بودند. سپر سفارشی ماشین قدیمی با سپر جایگزین شد نگاه کرد به سپر Bonneville بدون نوار تر و تمیز.

برخلاف نسل اول بلک هاوک که چراغ‌های عقب در زیر سپر آویزان بودند، وضعیت در سال 1980 برعکس شد. عدسی‌های دایره‌ای پایه، در مجموع شش عدد، روی پلاک خودرو قرار گرفتند و در ناحیه‌ای بیضی شکل فرو رفتند. در بالا، لاستیک زاپاس بلک هاوک در معرض دید باقی مانده بود. بسته به ترجیح مشتری، گاهی اوقات از طریق یک پوشش وینیل که با رنگ مطابقت داشت پنهان می شد (نه مانند قبل با فضای داخلی).

در داخل، Blackhawk جدید به طرز عجیبی برای مشتریان قبلی آشنا بود. شاید بتوان تصور کرد که فضای داخلی در انتقال به شباهت بدنه B ارتقا یافته است، اما نه! Stutz تقریباً همه چیز را از Blackhawk دهه هفتادی تا سال 1980 منتقل کرد.

داشبورد به همان شکل باقی ماند، کلیدها و یراق آلات مربوط به دهه هفتاد بودند و حتی گیج ها نیز مانند قبل بودند. ویژگی های جدید شامل یک پانل درب اصلاح شده که شامل کلیدهای پنجره (که قبلا در کنسول مرکزی قرار داشت) و یک سیستم کامپیوتر سفر با بسیاری از دکمه ها جایی که سوئیچ های ساعت و پنجره قبلاً قرار داشتند ظاهر شد.

شایان ذکر است، رایانه سفر یک گزینه اضافی اختیاری بود. در خودروهایی که آپشن نداشتند، به نظر می‌رسید یک زیرسیگاری اضافی و فضای زیادی برای کلیدهای تعویضی وجود دارد که به نظر می‌رسد برای صندلی‌های گرم شونده باشد. توسط Blackhawk در سال 1982، سنج های قدیمی ایتالیایی/انگلیسی توسط هیولای قدیمی کاهش هزینه حذف شدند. به جای آنها یک سرعت سنج افقی استاندارد از جنرال موتورز معاصر قرار داشت که همه پشتوانه آن طلایی بود.

فرمان بلک هاوک جدید یک چیز همیشه در حال تغییر بود. نسخه های قبلی از فرمان اولدزموبیل 88 اولیه دهه هشتاد استفاده می کردند که همگی با چرم و روکش اضافی پوشانده شده بود. در عرض چند سال، آن به چرخ‌های مدرن‌تر اوایل دهه هشتاد 88 تغییر کرد. ردیابی تغییرات سالانه Blackhawk در نسل دوم دشوارتر است، زیرا شرکت آن را کمتر به بازار عرضه کرد، فروش کاهش یافته بود، یا شاید هر دو.

محل اسکان سرنشینان عقب تقریباً همان چیزی بود که در بلک هاوک قدیمی وجود داشت، گرچه یک اضافه جدید به دلیل ستون B عظیم وجود داشت که منظره را خراب می کرد: کابینت های ذخیره سازی برای ظروف شیشه ای و مشروب! در نزدیکی صورت سرنشین عقب در دو طرف، یک آینه (که متأسفانه عمودی بود، بنابراین چندان مفید نبود) به همراه یک در گردویی صیقلی وجود داشت که به ستون B سر می خورد تا محفظه کوچکی با دو لیوان و یک کابینت مشروب نمایان شود. از طرف دیگر. انبار مشروب به اندازه ی پنج یا شش بطری به اندازه ی هواپیما بزرگ بود.

در بخش قدرت، دیگر بلوک بزرگ GM وجود نداشت که مخصوصاً برای قدرت بیشتر ماساژ داده شود. مشتریان Stutz به موتورهای V8 موجود در بدنه B محدود می‌شدند، هر چند حداقل چندین مورد در پیشنهاد وجود داشت. کوچکترین آنها پونتیاک V8 4.3 لیتری، در کنار آسیاب های پونتیاک 4.9 و 5.7 لیتری بود.

تنها موتور بیوک عرضه شده 350 بود، همچنین 5.7 لیتری مانند پونتیاک. Chevy همچنین 350 یا 305 کوچکتر (5.0 لیتر) خود را ارائه کرد. بزرگترین موتورها توسط Pontiac و Oldsmobile ساخته شده بودند و همچنان سد 400 اینچ مکعبی را شکستند: 400 (6.6L) برای Pontiac، یا 403 (هنوز 6.6L) با Olds. گیربکس ها البته اتوماتیک بودند (نه اینکه کسی بلک هاوک دستی بخواهد)، THM350 سه سرعته خوب.

Blackhawk در قالب نسل دوم خود با کمانچه‌سازی در اینجا و آنجا برای چند سال به کار خود ادامه داد. مانند نسل اول، بیشتر در معرض تغییرات در ترتیب کاهش هزینه های ساخت بود. در همین حال، نسل ششم Bonneville تنها تا سال 1981 در بدنه B خود ظاهر شد، زمانی که در سال 1982 به یک بدنه G کوچکتر تبدیل شد. احتمالاً، استوتز به اندازه کافی Bonnevilles برای ماندگاری خریداری کرده بود، اما برخی از قطعات داخلی را از اولدزموبیل جدیدتر تهیه کرد. 88. مثل قبل، Blackhawk به طور فزاینده ای تبدیل به یک کیسه مخلوط شد. 88 تا سال 1985 یک بدنه B با محرک عقب باقی ماند.

ثابت شد که سال 1985 پایان بلک هاوک است. این آخرین سالی بود که استوتز هر بلک هاوک جدیدی را ثبت کرد، اگرچه صنعتگران در ایتالیا به قدری آهسته کار می کردند که خودروهای 1985 تا سال 1987 به پایان نرسیدند. در مجموع، استوتز بین 150 تا 250 دستگاه نسل دو بلک هاوک فروخت که دوران خودروهای نئوکلاسیک کم رنگ شد. اما ما فقط به این دلیل که حماسه بلک هاوک را به پایان رسانده ایم کارمان تمام نشده است. اوه نه، استوتز دوباره متولد شده چند ماشین دیگر هم ساخت. دفعه بعد به آشناترین آنها یعنی Bearcat کانورتیبل باز خواهیم گشت.

[Images: YouTube]

یک خودی TTAC شوید. با عضویت در ما، آخرین اخبار، ویژگی‌ها، موارد TTAC و هر چیز دیگری را که به حقیقت در مورد خودروها می‌رسد، دریافت کنید. خبرنامه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *