خودروی آمریکایی وعده داده است اما در حال حاضر نیاز به تنظیم دارد
[ad_1]
هنوز 10 دقیقه از پیش نمایش NBC از کمدی کمدی محل کار آینده خود نگذشته است، خودرو آمریکایی، من به کانال Slack TTAC رفته بودم تا یک ارزیابی منفی ارائه کنم.
این برای من غیرمعمول است – من تمایل دارم یک نمایش جدید را بیش از 10 دقیقه قبل از داوری ارائه دهم – اما در تلاش بودم تا ویژگیهای نجاتبخش را پیدا کنم. این یک چیز است که نمایشی درباره یک شرکت خودروسازی تخیلی چیزهایی را درباره صنعت خودرو اشتباه بگیرد – خیلی بیشتر در مورد آن – اما این یک کمدی است و من نمیخندیدم.
وظیفهآمیز خودم را مجبور کردم که به تماشای پیشنمایش دو قسمتی یک ساعته ادامه دهم. نمایش بهتر شد – اما هنوز نیاز به کار دارد.
این نمایش در تاریخ 4 ژانویه به صورت واقعی آغاز می شودهفتم و دو قسمت اول در حال حاضر در سرویس پخش طاووس NBC در حال پخش است. اگر پیشنمایش را از دست دادید – پس از همه اینها، فوتبال NFL با پیامدهای پلیآف در شب گذشته اتفاق افتاد – خوب، من اینجا هستم تا قبل از پخش جریانی آن را برای شما خلاصه/بررسی کنم.
اسپویلرهای ملایمی که باید دنبال شوند.
خودرو آمریکایی پین موتورز خیالی مستقر در دیترویت را دنبال می کند، که ظاهراً علیرغم بیش از یک قرن فعالیت تجاری، با مشکل مواجه است و به تازگی اولین مدیر عامل زن خود را استخدام کرده است – زنی که از صنعت داروسازی می آید و آنقدر در مورد اتومبیل می داند که حتی نمی داند چگونه چگونه است. برای تلفظ “شاسی”. نام او کاترین هیستینگز است و نقش او را آنا گاستیر بازی میکند که بیشتر به خاطر حضورش در شنبه شب زنده.
از آنجایی که پین موتورز یک نام خانوادگی دارد، در اینجا به فورد اشاره آشکاری وجود دارد. فونت لوگوی این شرکت حتی شبیه فونت فورد است. و ارجاعات متعددی وجود دارد که چگونه بنیانگذار شرکت یک احمق متعصب – یک لا هنری فورد بود.
همچنین ممکن است وسوسه انگیز باشد که هاستینگز را با ماری بارا، رئیس جنرال موتورز مقایسه کنیم، اما واقعاً کار نمی کند – بارا حتی قبل از اینکه روی صندلی بزرگ بنشیند، یک زندانی مادام العمر در صنعت بود. مقایسه بهتری ممکن است آلن مولالی باشد، یک خارجی از صنعت که از بوئینگ آمده است – اما مولالی هنگام شرکت در کنسرت فورد از ماشین ها بی خبر نبود و کارهای خوبی در دیربورن انجام داد.
سادی (هاریت دایر)، رئیس روابط عمومی، سایرس (مایکل بنجامین واشنگتن)، مشاور حقوقی ارشد الیوت (همفری کر)، دستیار مدیر عامل دوری (X Mayo)، و یکی از فرزندان خانواده پین به نام وسلی، اطراف هیستینگز گاستیر هستند. جان بارینهولتز). کارگر خط مونتاژ، جک (تای وایت) با پایان اپیزود اول به شغل نامشخصی در سی سوئیت ارتقا پیدا می کند (داستان فرعی قسمت دوم روی جک تمرکز دارد که تلاش می کند بفهمد مسئولیت های جدیدش چیست).
تبلیغ جک یکی از چیزهایی است که نمایش در مورد صنعت اشتباه می کند. در کدام جهان یک کارگر خط مونتاژ – حتی فردی که ظاهراً رهبر کارخانه است، مانند جک – دعوت میشود تا ایدههای خود را با مدیر عامل شرکت مطرح کند و سپس به C-suite ارتقا پیدا کند، زیرا او در مورد ماشینها باحال و باحال بودن سخنرانی میکند. رئیس جدید می خواهد اعتبار یقه آبی در میان همه رشته های تجاری داشته باشد؟ همه اینها به این دلیل اتفاق می افتد که جک، کارگر خط مونتاژ، به طور معجزه آسایی در زمان مناسب در مسیر تست قرار گرفت تا توسط یک ماشین خودران زیر گرفته شود.
بدتر میشود. ما برای اولین بار جک را وقتی می بینیم که او به دفتر می رود تا با سادی صحبت کند که در طول یک مهمانی کریسمس مست با او خوابیده بود. از چه زمانی کارگران خط در همان جشن کریسمس شرکت می کنند که یقه سفیدها و حقوق بگیران حضور دارند؟ شاید اگر جک مدیر کارخانه بود و به جای پیراهن مکانیک، سر کار کراوات میبست. شاید. باز هم عجیب است که به نظر می رسد کارخانه مونتاژ در همان محل دفتر و مسیر آزمایشی باشد.
من انتظار داشتم که نمایش برخی چیزها را در مورد صنعت اشتباه بیان کند – هالیوود همیشه در مورد یک صنعت معین در مورد کمدی های کمدی محل کار، حداقل برخی از چیزها را اشتباه می کند. من همچنین متوجه شدم که نمایش ممکن است به خاطر داستان یا بهویژه کمدی، واقعیت را تغییر دهد. تا حدی حاضر بودم بهش پاس بدم.
اما دیدن منظرهای که کالیفرنیا بسیار بیشتر از دیترویت است، در هنگام نگاه کردن به پنجرههای دفتر همچنان آزاردهنده است – به نظر میرسد تنها امتیازی که به Payne Motors در دیترویت داده شده، زدن پلاکهای میشیگان به خودروها باشد. همچنین دیدن کارگرانی که به معنای واقعی کلمه قطعات خودروهای تصادفی را در یک پارکینگ می کشند تا یک نمونه اولیه جایگزین در ثانیه آخر ایجاد کنند، دشوار است.
از سوی دیگر، برخی چیزها به خانه ناظران صنعت ضربه می زند. روزنامه چاپی که بر روی خودروها تمرکز می کند بسیار شبیه است اخبار خودرو، و واقعی است وبلاگ خودکار فریاد می زند یک خودروی جدید با رقص وحشتناک عرضه می شود – به رقص ولت فکر کنید – و نمایش به طرز طنزآمیزی نشان می دهد که چرا رانندگی خودمختار برای ساعات پربیننده آماده نیست.
صحبت های جک در مورد باحال بودن ماشین ها کمی مزخرف است، اما برای ما که واقعاً دوست داریم، طنین انداز خواهد شد، راندن چیزهای لعنتی
همچنین میخواهم اشاره کنم که قسمت اول با نسخه واقعی «هومر» از سیمپسونها.
اپیزود دوم حتی به طرز ماهرانهای به رقص بین روابط عمومی و مطبوعات (اعم از خودرویی و عمومی) میپردازد، به شیوههایی که برای من آشنا بود، حتی اگر کمی تعمیمیافته باشد و کمدی قبل از جزئیات (و شاید واقعیت) باشد.
همچنین در قسمت اول همپوشانی بین فرهنگ تماشا و فرهنگ خودرو وجود دارد که باعث شد کمی بخندم.
به کنار چیزهای ماشین، این مشکل در نمایش است – من به ندرت بیشتر از چرت زدن کار کردم. اینطور نیست که نمایش خنده دار نباشد – برخی از جوک ها خیلی خوب ظاهر شدند – اما به اندازه برنامه های مشابه خنده دار نیست. حداقل برای من نه چندان دور.
یک وجود دارد دفتر یا سوپراستور vibe here (خالق جاستین اسپیتزر پشت دومی بود و روی اولی کار کرد، و بارینهولتز نیز در سوپراستور). من تا حالا ندیدم سوپراستور، اما من فکر می کنم دفتر بهتر ساخته شده بود از خودرو آمریکایی. خنده دار تر، حداقل.
این بدان معنا نیست که این نمایش کاملاً خالی از خنده است. یک نکته خنده دار در مورد “نژادپرست” بودن یک ماشین خودران وجود دارد، زیرا نمی تواند رنگ های تیره را ببیند و شرکت هیچ آدمک سیاه رنگی نداشت. من همچنین به ماشین ماکتی که دستگاههای “ضد آدم ربایی” داشت، کمی خندیدم – این یک گگ بصری خوب بود. گیجی که هاستینگز با فرض اینکه جک و سدی هر بار که وارد اتاقی می شود که در آن صحبت می کنند رابطه جنسی دارند، درگیر می شود، چند لبخند می زند. و هاستینگز عادت دارد که به دلیل عدم آینده نگری/آمادگی وارد مشکلات بلاغی شود، به گونه ای که کمی به یاد مایکل اسکات باشد.
با این حال، فقط کمی – هاستینگز خودآگاهی بیشتری دارد و کمتر نفرت انگیز است. با این حال، قسمت دوم حول محور تصادف او از طریق مصاحبه ای می چرخد که در آن او برای پیگیری های آشکار آماده نیست. البته، مصاحبهکنندگان او نیز در انتقاد از بدترین نوع روزنامهنگارانی که گاهی در حین پخش زنده «گوچا» بازی میکنند، بد نیت عمل میکنند و حرفهای او را تحریف میکنند.
اگر او به اندازه یک مدیر عامل واقعی دنیای خودرو از رسانه خبره بود، مصاحبه را با مهربانی انجام می داد. و پین موتورز جهنم مشتری متعصب را که پلتفرم می دهد بررسی می کرد. سپس دوباره، این خنده دار نخواهد بود.
حداقل نقش آفرینی در همه زمینه ها کارآمد است: گاستیر با ارائه خط مرده خود کاملاً خوب عمل می کند، واشنگتن با عجیب و غریب ترسناک شخصیت خود کار خوبی انجام می دهد، و بارینهولتز به عنوان وسلی نادان و نفرت انگیز برجسته می شود. وسلی آنقدر نادان است که حتی متوجه نمی شود که هستینگز فقط به خاطر تنوع استخدام نشده است، اما چون او بسیار ناتوان است در اداره یک شرکت خودروسازی بدتر از زنی است که حتی رانندگی نمی کند. نمیدانم چرا علاقهمندان به ماشینها «بتیشگی» میکنند. وسلی اساساً هر همکار بداخلاق و غیرقابل تحملی است که تا به حال در یک کمدی در محل کار نشان داده شده است و بارینهولتز آن را می فروشد.
X Mayo در نقش Dori خوب است، که در عین حال هم باهوش است و هم ساده لوح. اما سریال نمیداند با سادی، جک و الیوت چه کند. الیوت فقط به خاطر لهجه بریتانیایی اش چیزهایی می گوید که خنده دار است و گاهی صدای عقل یا دیدگاه قانونی را ارائه می دهد، اما در غیر این صورت، ما چیزی در مورد او نمی دانیم. ما نمی دانیم که آیا او یک وکیل شایسته است یا خیر. ما نمی دانیم که او اخلاقی است یا لوس. پتانسیل کمیک در اینجا وجود دارد، اما در دو قسمت اول، به نظر می رسد که او بیشتر برای نمایش وجود دارد.
سپس سدی و جک را می گیریم. قرار است هر دوی آنها در برابر گویهای مسخره اطرافشان «مستقیم» باشند، اما بیشتر بهعنوان بینظیر ظاهر میشوند، و به نظر میرسد که هر دو نسبت به بقیه خطوط کمتری دارند. سادی (یک بلوند جذاب با تیتر روابط عمومی. شوکه کننده) استرس دارد زیرا می خواهد کار درست را انجام دهد و رئیسش را تحت تاثیر قرار دهد. او همچنین قرار است یک خودروساز باشد، اما او آن را پنهان میکند تا هیستینگز را تحت تأثیر قرار دهد، و ما فقط درباره «ملحفههای فراری» و «سر دوش پمپ بنزین» او میدانیم، زیرا جک آن را در زمان بسیار نامناسبی آشکار میکند. هیچ کدام از اینها تقصیر دایر نیست – این نوشته است.
در مورد جک تای وایت هم همینطور. وایت به خوبی با این شخصیت رفتار می کند، اما مانند سادی، خوش قیافه و باهوش است و تا حدودی بی حوصله است، هرچند که نسبت به او ناتوان تر است. داستان عشق بالقوه آنها توسعه نیافته است، به جز یک نگاه اشتیاق و برخی موقعیت های ناخوشایند زمانی که او به او کمک می کند تا ماشین را آچار بزند. احتمال زیادی وجود دارد – آنها می توانند با هم به پایان برسند، آنها می توانند رقیب باشند، هر چه باشد – اما تا کنون، این امکان استفاده نشده است. باز هم، یا نوشته پایین تر است یا چیزهایی برای قسمت های بعدی نگه داشته می شوند.
چیزی که در مورد کمدی های محل کار وجود دارد این است که آنها معمولاً در مورد صنعت نیستند. از جانب به سلامتی به دادگاه شبانه به بال به دفتر، کمدی های فضای کار معمولاً تنها زمانی به صنعت برجسته خود اشاره می کنند که یک وسیله طرح داستانی مناسب باشد یا باعث ایجاد وقفه آسان شود. خودرو آمریکاییمانند سایر موارد، مخاطبان انبوهی را هدف قرار داده است، مخاطبانی که به مراجع خودرو نمیدانند/ اهمیتی نمیدهند. و در حالی که چاه کمدی صنعت خودرو عمیق است، نامحدود نیست.
اگر قرار است نمایش موفقیت آمیز باشد، باید به طور مداوم خنده دار باشد و باید شخصیت هایش را توسعه دهد. در اصطلاح خودرویی، مانند یک مدل سال اول است که روی یک پلت فرم خوب سوار می شود، اما نیاز به تغییراتی در پیشرانه و طراحی دارد. و به موقع برای سال مدل بعدی.
[Images: NBC]
یک خودی TTAC شوید. با عضویت در ما، آخرین اخبار، ویژگیها، موارد TTAC و هر چیز دیگری را که به حقیقت در مورد خودروها میرسد، دریافت کنید. خبرنامه.
مربوط
[ad_2]
Source link