طراحی ماشین

اینجا جایی است که Infiniti راه خود را گم کرد

[ad_1]

در اواخر سال گذشته ، من در مورد مسیر آینده Infiniti ، عمدتا در مورد چگونگی حرکت این شرکت به سمت پایین ، فکر کردم. با نگاه به جلو ، نام تجاری نیاز به یک تغییر عمده در جهت دارد – از دسامبر که آن قطعه را نوشتم ، تغییر زیادی نشده است.

اما پس از آن منطقاً می توان پرسید “شرکت ابتدا کجا راه خود را گم کرد؟” من در حال حاضر می خواهم به این سوال پاسخ دهم. بیایید یک سفر کوچک به Before Times ، در سال 1990 ، انجام دهیم.

این اولین مدل مدل برای Infiniti بود درست مثل اولین سال مدل برای Lexus ، اما Infiniti با پای اشتباه شروع کرد. من البته در مورد Q45 صحبت می کنم ، بدون کوره ، بدون مزخرف ، بدون چوب ، فوق العاده جدی ، سدان لوکس تمام اندازه که پرچمدار این شرکت بود. جایی که لکسوس در آنجا گذرانده است پول گنده و سالها در آرزوی یک اتومبیل کاملاً جدید برای اولین اقدام تجملی خود در ایالات متحده ، نیسان مسیر ارزان را طی کرد. این نسل جدید رئیس جمهور آینده (JDM فول سایزر شرکت) طول کشید و سپس سعی در آمریکایی سازی آن داشت. از آنجایی که لکسوس مرسدس بنز S کلاس قابل اطمینان تری را تولید کرد ، اینفینیتی بدون هیچ سبک و سیاق برجسته ای ، سری 7 BMW را سخت تر ساخت.

آمریکایی ها می خواستند چوب ، چرم راشک ، یک تزیین کاپوت و یک سیستم تعلیق منطقی سازگار در سدان های بزرگ خود داشته باشند (آنها نفرت امروز که گه ، اما هر چیز دیگری). اینفینیتی یک گروه متمرکز را با هم جمع کرد و سپس اقدام به ویرایش رئیس جمهور کرد و آن را به اتومبیلی محکم و بدون چوب یا چرم راش تبدیل کرد. بدون جلوپنجره ، بدون تزئین هود. پس از پایان خطای قضاوت شماره یک ، آنها یک آژانس تبلیغاتی را برای تولید تبلیغات Q45 جدید جذاب استخدام کردند و ترجیح دادند آن را به مشتریان نشان ندهند. درست است ، آنها فرض کردند که خریدار اتومبیل لوکس که به فکر تصویر و اعتبار است با دیدن آگهی با دریاچه ، سنگها و درختان به نمایندگی خود مراجعه می کند و “شما می توانید این را در یک فروشنده ببینید!” خط برچسب آن زمان م didn’tثر نبود و امروز نیز جواب نخواهد داد. این ایده وحشتناکی بود.

دیگر پیشنهاد برتر آنها M30 کوپه و کانورتیبل بود. اینفینیتی دوباره بر اساس یک نیسان موجود ، لئوپارد ، ارزان قیمت شد. لکسوس زمان زیادی را صرف خرید SC 400 کرد و این هزینه را با Supra افسانه ای که با آن یک پلتفرم مشترک ساخته بود ، استهلاک کرد. لئوپارد سرانجام مقداری چوب و چرم به آنها افزوده شد (آنها می آموزند!) و با نام M30 معرفی شد. لئوپارد فی نفسه ماشین بدی نبود و V6 را از 300ZX داشت. اما باز هم همان چیزی نبود که مشتری آمریکایی باشد تحت تعقیب. از نظر ظاهری ، خیلی مربعی ، خیلی کوچک ، در داخل به اندازه کافی مناسب برای قیمت درخواستی و نیمه کاره نبود. SC و Acura Legend آن را به دردسر انداختند.

اندکی بعد ، اینفینیتی به دنبال لکسوس ES 300 و ب ام و سری 3 با G20 مستقر در نیسان پریمرا رفت. Primera بیشتر از رئیس جمهور یا پلنگ یک ماشین جهانی بود و به طور کلی از رقابت بیشتری برخوردار بود. اما G20 یک سدان جمع و جور بود و دارای سبک بسیار ناخوشایندی بود که باز هم بر اساس چیزی برای اهداف آمریکایی خود بسیار کوچک ساخته شده بود. ES 300 بزرگتر و لوکس تر بود و دارای پنجره های جالب بدون قاب بود. مهمتر از همه ، ES این کار را نکرد نگاه کن مثل اینکه کمری بود. G20 شبیه Sentra بود – که اینطور نبود – اما به هر حال مردم آن را تصور کردند. مردم هنوز فکر می کنند که حتی امروز در عصر اینترنت. G20 این کار را مدتی طولانی کرد (یک مشکل دیگر) و نسل دوم خود را از سال 1999 تا 2002 بدست آورد. Infiniti 9 سال بود که اولین G20 معرفی شد و این برند هنوز در حال انجام کارهای تعویض نشان تجاری منحصر به فرد بود. محصول لکسوس.

نگران نباشید من فلاپ دهه نود دیگری را که داشتند ، J30 متوسط ​​را فراموش نکردم! باز هم با قدرت 300ZX ، J30 بازسازی اندکی از لئوپارد به روز شده ، سدان Leopard J Ferie بود. حداقل J30 ظاهری منحصر به فرد داشت ، اما قیمت آنها: فضا بود. نمای بیرونی متوسط ​​J در فضای داخلی آن منعکس نشده است ، جایی که مانند یک زیر کامپکت فضایی دارد. J به دلیل خط سقف تهاجمی و صندوق عقب ، کوچکتر از Sentra معاصر بود. ترکیبات موجود در این یکی وجود داشت: موتور خوب ، سکوی عقب ، فضای داخلی Poltrona Frau. اما آنها بازار را نادرست ارزیابی کردند از نو و یک ماشین خیلی کوچک و دمدمی مزاج تحویل آمریکایی ها داد. درمان عقب در واقع شباهت زیادی به سویل شلوغ ندارد. و چگونه آن یکی برود؟

این بنیاد دهه نود اینفینیتی را در مسیر اشتباهی راه اندازی کرد و این برند واقعاً هرگز بهبود نیافت. جبران خسارت بیش از حد در مقابل جهت در مورد Q45 نسل دوم. این یک ماشین شلخته و بیوک مانند و بدون V8 منحصر به فرد بود (و در واقع 4.1 لیتر بود). Gen-two Q مبتنی بر خودرویی با اعتبار کمتر نسبت به مدل اصلی بود. در حالی که لکسوس LS 400 را به LS 430 ارتقا می داد ، اینفینیتی به سمت پایین حرکت کرد و یک ماشین کوچکتر را با فاصله دو محور کوتاه تر و یک موتور کوچکتر به بازار عرضه کرد. اما حداقل چرم و چوب ناصاف زیادی داشت. پدر شما ممکن است یکی را در نظر داشته باشد اگر از به روزرسانی استایل پارکینگ در سال 97 خوشش نمی آمد.

این شرکت در طول مسیر دو یا سه نقطه روشن داشت ، اما هرگز نتوانسته اند موفقیت را تکرار کنند و یا آن را به یک پیشنهاد نسل دوم برساند. G35 در فروش موفقیت آمیز بود و اعتبار ورزشی را به اینفینیتی بازگرداند. سدان ، کوپه ، کانورتیبل ، G35 محصول مناسب در زمان مناسب بود. از پلت فرم FM نیسان که به نسخه G37 منتقل می شد ، جایی که همه چیز خراب شد ، استفاده کرد. به اندازه G35 الهام گرفته نشده بود و در کل کمتر اصالت داشت. مشکل VQ V6 نیز در اینجا وجود داشت: هربار که نیسان VQ را بزرگتر می کرد ، برخی از تصفیه ها از دست می رفت ، بیشتر شبیه مخلوط کن رنگ بود و تشنگی بیشتری پیدا می کرد (3.0 ، 3.5 ، 3.7 ، 4.0). G37 به Q50 و Q60 تبدیل شد و آن سیستم عامل FM 20 ساله هنوز هم استفاده می شود. این یک مشکل بزرگ است که به نظر می رسد نیسان نمی تواند آن را برطرف کند.

FM همچنین به FX35 تبدیل شد ، راهی متقاطع شیک و منحصر به فرد پیش از زمان خود. اما سپس به FX37 تبدیل شد و مانند ماهی ظاهر شد. ایده های جدید کافی در آنجا وجود نداشت و مردم از اتاق متوسط ​​دو ردیف خود در حدود سال 2009 اتاق بار بیشتری می خواستند. اکنون آنها با اتاق حمل و نقل خوب مشکلی نخواهند داشت زیرا این محصول به عنوان “SUV کوپه” قابل فروش است ، اما مزخرف است اگر FX امروز پابرجا بود ، کار می کرد.

تصویر: Infiniti I30 1997سومین موفقیت آنها I30 و متعاقبا I35 بود که ماکسیماها را دوباره کار کرد که متفاوت بودند کافی کار کنند زیرا ماکسیما در زیر آنها در آن زمان به اندازه کافی مناسب بود. نسبتاً لوکس ، قابل اعتماد ، نرم و آرام نسبت به ماکسیما ، با قیمت مناسب. I30 مخصوصاً ماشین خوبی بود (اگر خسته کننده باشد). I35 در کاهش هزینه ها به طرز چشمگیری متحمل رنج شد اما هنوز هم قابل استفاده بود و فروش خوبی داشت. I35 بیش از حد زندگی کرد زیرا اینفینیتی G را خواند.

اوه ، و FM بیشتر وجود دارد: M35. با بزرگتر شدن اندازه ، M آخرین Q45 را به عنوان تنها سدان بزرگ و بزرگ این برند در سال 2007 انتخاب کرد (این مرحله را با Q برای 2006 تقسیم کرد). هیچ ارتباطی با M45 نداشت ، یک نیسان گلوریای اصلاح شده حدود سال 2003 که بسیار مورد استقبال علاقه مندان قرار گرفت اما با توجه به ظاهر آن مورد توجه عموم قرار گرفت. یک پیشنهاد کاملاً موفق ، M35 آنقدر بزرگ نبود که بتواند با پیشنهادات سایز بزرگ دیگر برندهای لوکس رقابت کند و به مصاف E-Class ، Lexus GS و BMW 5-Series رفت. مدل M در زمان معرفی در سال 06 از نوع 2003 بود و تا سال 2010 که همه مدتها به جلو حرکت می کردند ، آن را حفظ کرد. این در سال 2011 به روز شد ، دوباره برای اضافه کردن عناصر یک ظاهر طراحی ماهی مانند. در کار دوباره بزرگتر شد (هنوز در اندازه کامل نیست) و باعث تولید یک نوع L شاسی بلند شد. به ترتیب کوتاه به Q70 تغییر نام داد اما تا آن زمان هیچ کس اهمیتی نمی داد. فراتر از توان خود ، FM Q70 احساس خوبی نمی کرد ، دارای فضای داخلی منسوخ و مملو از اجزای 2006 بود که هرگز به روز نمی شدند ، و در حالی که بیش از حد محکم در برابر دست اندازها کار می کرد ، شل و ول بود.

مدتی اینجا را ادامه داده ام و اکنون فرسوده شده ام. به طور خلاصه ، محصول بد بنیادی منجر به شروع بدی می شود. محصول اساسی بد بود زیرا نیسان سرمایه گذاری کافی در اینفینیتی نکرد همانگونه که تویوتا با لکسوس انجام داد و تا حدی کمتر هوندا با محصول منحصر به فرد Acura. G37 باید آخرین پلتفرم FM تاکنون باشد ، اما به نظر نمی رسد Infiniti از آن دور شود. در میان مشکلات اخیر آنها ، معیشت FM بسیار بدترین ، مهمترین و پایدارترین است. چه موقع آنها می خواهند آن بند را قطع کنند؟

[Images: Infiniti]



[ad_2]

Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *