Arrol-Johnson، اولین ترمزهای چهار چرخ و مخترع وسایل نقلیه خارج از جاده (قسمت اول)
چند روز پیش در پوشش Rare Rides Icons درباره Isotta Fraschini به طور خلاصه درباره Arrol-Johnston بحث کردیم. اگرچه این برند حتی نتوانست جنگ جهانی دوم را ببیند، اما مشارکت این شرکت در پیشرفت وسایل نقلیه مسافربری آن را به یکی از موارد مهم تبدیل کرده است. به جلو، به اسکاتلند!
داستان آرول-جانستون با چند قطار شروع شد. جورج جانستون، مهندس لوکوموتیو، کارمند نیلسون و شرکت (1837-1903)، یک شرکت مستقر در گلاسکو بود که عمدتاً یک تامین کننده محلی قطار در شهر خود بود. در سال 1894، نیلسون با تراموای گلاسکو قرارداد بست، زیرا این شرکت متعلق به شهرداری میخواست یک تراموا با موتور بخار را جایگزین ترامواهای ناکارآمد و گرسنه اسبکشی کند.
جانستون روی طراحی تراموا کار کرد، اما متاسفانه پروژه خیلی خوب پیش نرفت. همانطور که مقامات شهرداری گلاسکو نگاه می کردند، تراموا در یکی از آخرین آزمایشات بتا آتش گرفت. رویاهای لوکوموتیو از بین رفت، جانستون تصمیم گرفت روی چیز دیگری کار کند. او زمان زیادی را صرف بررسی خودروهای اروپایی به طور کلی کرد و در نهایت به این نتیجه رسید که خودرویی با طراحی خودش از هر چیزی که در حال حاضر عرضه می شود برتری دارد. جانستون با تمرکز اولیه بر طراحی موتور، به سرعت کار کرد و ایده هایی را برای اجرا در اوایل سال 1895 آماده کرد.
او به دنبال پول رفت و دو شریک تجاری اصلی مانند تی بلکوود موری و نورمن آزبورن فولتون پیدا کرد. موری مهندس برق بود و قبلاً در صنعت معدن کار می کرد و فولتون پسر عموی جورج جانستون بود و پول داشت. فولتون به بخش تولید این عملیات اختصاص داده شد. جانستون از طراحی موتور خودرو مراقبت کرد و کار موری مهندسی احتراق الکتریکی آن بود. در آن زمان دایملر از لوله های پلاتین رشته ای برای احتراق آنها استفاده می کرد.
ماشین پروژه به سرعت حرکت کرد و یک ماشین آزمایشی در نوامبر سال 1895 در جاده اسکاتلند در راه بود. ماشین توانست یک سفر سه ساعته را به پایان برساند. اسکاتلندی روزنامه (1855-). این اولین خودرو (یا Auto-Car) بود که در اسکاتلند مشاهده شد. دولت بلافاصله جانستون را تحت تعقیب قرار داد و ادعا کرد که او قانون اصلاح لوکوموتیو در سال 1878 را نقض کرده است. قوانین لوکوموتیو قوانین اولیه در بریتانیا بودند که برای تنظیم و محدود کردن استفاده از “لوکوموتیوهای جاده” و سایر وسایل نقلیه بدون اسب با پیشران مکانیکی طراحی شدند. . بدترین محدودیت ها برای وسایل نقلیه جاده ای در سال 1865 زمانی که دولت قانون پرچم سرخ را اعمال کرد آغاز شد. در آن، تمام وسایل نقلیه جاده ای موظف بودند حداکثر با سرعت دو مایل در ساعت در مناطق شهری و چهار مایل در کشور حرکت کنند. تمام وسایل نقلیه ای که دارای هر گونه اتصال تریلر یا واگن بودند باید توسط مردی همراه می شد که از جلوی آنها راه می رفت و پرچم هشدار قرمز را حمل می کرد.
به نوبه خود، جانستون استدلال کرد که اتومبیل او یک کالسکه است و واجد شرایط بودن به عنوان یک لوکوموتیو جاده ای نیست. اما مهندسان وکیل نیستند و او پرونده را باخت و جریمه شد. اما این روند توجه و فشار بیشتری را برای اصلاح قوانین محدودکننده پرچم سرخ، که سرمایهگذاری و پیشرفت خودروهای بریتانیا را خفه میکرد، جلب کرد. قانون پرچم سرخ تا سال 1896 لغو نشد، زمانی که قانون لوکوموتیو در بزرگراهها به خودروهای موتوری اجازه داد تا 12 مایل در ساعت و بدون اسکورت حرکت کنند.
جانستون در سال 1895، زمانی که نمونه اولیه او آماده شد، به شریک تجاری دیگری پیوست. یک سرمایهگذاری مشترک با مهندس عمران ثروتمند سر ویلام آرول، Mo-Car Syndicate Limited، ماشین جانستون را با نام آرول-جانستون میسازد. ساختار شرکت با آرول به عنوان رئیس هیئت مدیره و جانستون به عنوان مدیر عامل تشکیل شد. Mo-Car سه سرمایهگذار شریک جدید نیز داشت و نورمن فولتون پسر عموی جانستون مدیر کارخانه شد.
کارخانه جدید در سمت شرقی گلاسکو در Camlachie قرار داشت و زمانی که تولید در اواخر سال 1895 شروع شد، Mo-Car اولین تولیدکننده خودرو در بریتانیا شد. اولین خودروی این شرکت Dogcart بود که نوعی مینی ون اولیه بود. با شش صندلی، چیدمان سه ردیف دو صندلی بود. ردیف جلو روی چرخ های جلو قرار داشت، در حالی که ردیف وسط جایی بود که راننده و یک مسافر در آن نشسته بودند. ردیف عقب روی چرخهای عقب قرار داشت و رو به عقب بود، با یک بوفه کشویی که پاها روی آن قرار میگرفت. این یک واگن چوبی روباز به شکل سورتمه بود و دری نداشت. شش نفر توسط یک سقف سایبان قابل جابجایی که توسط تیرهای فلزی نازک پشتیبانی می شد از عناصر محافظت می شدند.
موتور داگکارت در زیر ردیفهای دوم و سوم صندلیها قرار داشت و یک طراحی دو سیلندر با پیستون مخالف بود. معمولاً چنین موتورهایی در قالب های بسیار بزرگ مانند کشتی ها و تانک ها استفاده می شوند. موتورهای پیستونی مخالف امروزه هنوز در کاربردهای دیزلی مورد استفاده و توسعه هستند. موتور Dogcart 10 اسب بخار قدرت داشت و با طناب زدن روشن شد. این خودرو دارای یک درایو زنجیر بود و از طریق ترمزهای کفشی که در پشت لاستیک های عقب (محکم) اعمال می شد متوقف می شد. تعلیق فنرهای برگ در هر دو انتها بود.
Arrol-Johnston Dogcart در حدود سال 1895 در بازار خودرو بسیار شلوغ فروش موفقیت آمیزی پیدا کرد و شرکت کارخانه اولیه خود را تا سال 1901 باز نگه داشت. یک آتش سوزی ناگوار آن را به کلی ویران کرد و مونتاژ به کارخانه جدیدی در Paisley منتقل شد، شهری که تازه بود. در غرب گلاسکو. سال بعد مو-کار شریک جدیدی به نام ویلیام بردمور پیدا کرد. او که یک صنعتگر ثروتمند بود، شرکت سازنده قطعات آهن و فولاد خود را داشت که خلاقانه ویلیام بردمور و شرکت نام داشت. Beardmore تعداد زیادی سهام Mo-Car را خرید و بزرگترین سهامدار شرکت شد. او سپس به Mo-Car دستور داد تا اجزای آن را مستقیماً از Beardmore خریداری کند، که آنها هم انجام دادند.
اما Beardmore همچنین پولی را به روی میز آورد و شرکت در سال 1903 خود را مطابق میل او بازسازی کرد. Mo-Car از نظر مالی دچار مشکل شده بود، اما با تزریق نقدی Beardmore حلال باقی ماند. با این حال، Beardmore یک مهندس ارشد جدید به نام JS Napier نصب کرد. بردمور با دسته چک و سهام گسترده خود، اساساً Mo-Car را به ویلیام بردمور و شرکت به عنوان یک شرکت تابعه تبدیل کرد. جورج جانستون، بنیانگذار آن، از تغییر ساختار راضی نبود و شرکت خودروسازی دیگری را راه اندازی کرد که نام آن را شرکت خودروسازی آل بریتانیا گذاشت. این شرکت از سال 1906 تا 1908 دوام آورد و در مجموع 12 خودروی هشت سیلندر ساخت. این آخرین مشارکت قابل توجه جانستون در خودرو بود. او در سال 1945 در گذشت.
Mo-Car در قالب فعلیاش برای چند سال دیگر وجود داشت، زیرا Beardmore برنامههایی برای رشد و گسترش کسبوکار خودروسازی خود در جهتهای جدید جالب داشت. بیشتر در مورد آن در بخش دوم.
[Images: YouTube]
یک خودی TTAC شوید. با عضویت در ما، آخرین اخبار، ویژگیها، موارد TTAC و هر چیز دیگری را که به حقیقت در مورد خودروها میرسد، دریافت کنید. خبرنامه.